دیکشنری
داستان آبیدیک
onion skin
ʌnjən skɪn
فارسی
1
عمومی
::
یكجور كاغذ نازك)كهماننداست به پوست پیاز (
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ONE'S SELF
ONE'S SERVICE
ONE'S TONGUE HANGS OUT
ONESELF
ONESTEP STEADY STATE KALMAN STATE PREDICTOR
ONETIME
ONFALL
ONFORWARD
ONGOING
ONION
ONION ARCHITECTURE
ONION COUCH
ONION GRASS
ONION RING
ONION ROUTING
ONION SKIN
ONIONSKIN
ONLINE
ONLINE BEHAVIORAL ADVERTISING
ONLINE BEHAVIOURAL ADVERTISING
ONLINE CASH REGISTER
ONLINE DATING SITE
ONLINE DISPUTE RESOLUTION
ONLINE FREELANCING
ONLINE HARM
ONLINE HELP
ONLINE KNOWLEDGE SHARING
ONLINE LEARNING
ONLINE MARKETING
ONLINE MARKETPLACE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید